عضو شويد



:: فراموشي رمز عبور؟

عضويت سريع

نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
تبادل لینک هوشمند : برای تبادل لینک ابتدا مارا با عنوان باب دل وآدرس http://babedel.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

عنوان :
آدرس :
کد : کد امنیتیبارگزاری مجدد

RSS

Powered By
Rozblog.Com

جز تو کسی باب دل ما نشد

باب دل
توضیح عکس
شبی نشستم و گفتم دو خط دعا بنویسم ( سعید بیابانکی )
سه شنبه 15 اسفند 1402 ساعت 15:34 | بازديد : 91 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

شبی نشستم و گفتم دو خط دعا بنویسم

دعا به نیت دفع قضا بلا بنویسم

 

ز همدلان سفر کرده ام سراغ بگیرم

به کوچه کوچه ی زلف تو نامه ها بنویسم

 

دعا و شِکوه به هم تاب خورد و من متحیر

کدام را ننویسم، کدام را بنویسم ؟

 

هر آنچه را که نوشتم مچاله کردم و گفتم :

قلم دوباره بگیرم از ابتدا بنویسم

 

دو قطره خون ز لبت در دوات تشنه ام افتاد

که من به یاد شهیدان کربلا بنویسم

 

صدای پای قلم را شنید کاغذ و گفتم :

قلم به لیقه گذارم که بی صدا بنویسم...

 

تو بی نشانی و کاغذ در انتظار رسیدن

که من نشانی کوی تو را کجا بنویسم

 

تو خود نشانی محضی تو خود دعای مجسم

برای چون تو عزیزی چرا چرا بنویسم ؟

 

سعید بیابانکی



:: برچسب‌ها: سعید بیابانکی , شبی نشستم و گفتم دو خط دعا بنویسم , اشعار مهدوی , مجموعه اشعار مهدوی , دعا به نیت دفع قضا بلا بنویسم , شعر آیینی , شعر مهدوی , شعر مذهبی , شعر برای امام زمان , شعر امام زمانی , شعر در وصف امام زمان , مهدی , منجی , اشعار آیینی , شعر برای حضرت مهدی , اشعار مذهبی , شعر برای حضرت قائم ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 25
:: ادامه مطلب ...
شکرت خدا که کار به سامان رسیده است ( راشین گوهرشاهی )
جمعه 04 اسفند 1402 ساعت 17:16 | بازديد : 146 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

طراح پوستر : مسعود نجابتی



شکرت خدا که کار به سامان رسیده است

باران رحمتت به بیابان رسیده است

 

هم رحمتی که شور دواند میان خلق

هم لذتی که بر دل چوپان رسیده است

 

این چرخ واژگون که جهان در بلا کشید

این روزها به روضه ی رضوان رسیده است

 

زودا که رحمتت همه را مبتلا کند

گویی که سیل نور، به طغیان رسیده است

 

هر کودکی به معنی اذکار می رسد

هر درد عارفانه به درمان رسیده است

 

بر خاک میشود همه جادوی سامری

اوراد مستجاب سلیمان رسیده است

 

ایام اقتدار بشر، بر غرایزست

پرگار صلح و مهر به دوران رسیده است

 

شادند مردمان به هوای وصال و شکر

هر آه عاشقی به گلستان رسیده است

 

بر پاست ذکر شکر، به هر کوی و برزنی

خورشید صبحگاه، نمایان رسیده است...

 

بر جاست زورقی که به دریا فکنده اند

گو رزق مردمان فراوان رسیده است

 

شکرت خدا که عشق به سامان رسیده است

ایام درد و حزن به پایان رسیده است

 

راشین گوهرشاهی



:: برچسب‌ها: راشین گوهرشاهی , شکرت خدا که کار به سامان رسیده است , اشعار مهدوی , مجموعه اشعار مهدوی , شعر نیمه شعبان , شعر ولادت امام زمان , شعر میلاد امام زمان , شعر آیینی , شعر مهدوی , شعر برای ولادت امام زمان , شعر برای میلاد امام زمان , باران رحمتت به بیابان رسیده است , اشعار آیینی , شعر برای امام زمان , شعر در وصف امام زمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 4
|
مجموع امتياز : 20
:: ادامه مطلب ...
پنهان شده ای از نظر مردم دنیا ( رضا محمدصالحی )
جمعه 04 اسفند 1402 ساعت 15:35 | بازديد : 301 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )



پنهان شده ای از نظر مردم دنیا !

در مردمِ چشمان منی ای همه پیدا

 

تو وارث محبوب ترین خلق خدایی

از آدم صوفی شده تا احمد والا

 

یکبار فقط کعبه شکوفید و عیان شد

آیینه ی پیغمبری و حضرت مولا

 

پی در پی هم ریخته در ساغر دنیا

خُمخانه ی بر پا شده از عترت زهرا

 

سالار جوانان بهشت اند حسن ها

سجادترین ساجدِ سجاده ی طاها

 

هم صادق و هم کاشف و هم باقر علم اند

عالَم زده زانوی ادب پیش همین ها

 

غیظ آیه ی صبر است در اندیشه ی کاظم

سلطان سریری ز رضا ، ضامن و ماوا

 

از جود و کرم های جواد و ره هادی

تا باب بلند اخترِ این گنبد مینا

 

ای سرو رشیدی که هم اندازه ی عشقی

ای جوهره ی هستی و ای صاحب فردا

 

رضا محمدصالحی



:: برچسب‌ها: رضا محمدصالحی , پنهان شده ای از نظر مردم دنیا , اشعار مهدوی , مجموعه اشعار مهدوی , در مردم چشمان منی ای همه پیدا , شعر آیینی , شعر مذهبی , شعر نیمه شعبان , شعبان , شعر ولادت امام زمان , شعر امام زمان , شعر برای نیمه شعبان , اشعار آیینی , شعر در وصف امام زمان , شعر میلاد امام زمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 25
:: ادامه مطلب ...
شهر آینه دار می شود با یک گل ( هادی فردوسی )
یکشنبه 02 مهر 1402 ساعت 20:17 | بازديد : 280 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )


شهر آینه دار می شود با یک گل

پروانه تبار می شود با یک گل

 

گفتند نمی شود ، ولی می بینید

یک روز بهار می شود با یک گل

 

هادی فردوسی



:: برچسب‌ها: هادی فردوسی , شهر آینه دار می شود با یک گل , اشعار مهدوی , مجموعه اشعار مهدوی , رباعی مهدوی , دو بیتی مهدوی , شعر آیینی , شعر مهدوی , شعر مذهبی , دوبیتی مهدوی , شعر برای امام زمان , شعر امام زمانی , شعر برای حضرت مهدی , شعر در وصف امام زمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 6
|
مجموع امتياز : 30
:: ادامه مطلب ...
آه ای سحر طلوع کن از شام تار من ( میثم مومنی نژاد )
شنبه 01 مهر 1402 ساعت 20:00 | بازديد : 308 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

آه ای سحر طلوع کن از شام تار من

بگذار پا به دیده ی شب زنده دار من

 

شرمنده از گناهم و شرمنده تر که بود

وقت گناه دیده ی تو اشکبار من

 

از ما هزار حاجت غیر از ظهور هست

ای آرزوی گمشده در روزگار من

 

گفتن بیا... تو آمدی و... من نیامدم

گفتم کجایی... آه... تو بودی کنار من

 

تو ناظری به حالم و من تا ببینمت

دستی بکش به آینه ی پر غبار من

 

میثم مومنی نژاد



:: برچسب‌ها: میثم مومنی نژاد , آه ای سحر طلوع کن از شام تار من , اشعار مهدوی , مجموعه اشعار مهدوی , بگذار پا به دیده ی شب زنده دار من , شعر آیینی , شعر مهدوی , شعر برای امام زمان , شعر امام زمانی , شعر در وصف امام زمان , شعر برای حضرت مهدی , اشعار آیینی , اشعار مذهبی , شعر برای صاحب الزمان , شعر در وصف حضرت مهدی , اباصالح , مهدی , منجی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 7
|
مجموع امتياز : 35
:: ادامه مطلب ...
زمین ز بتکده ها پر شده ست ابراهیم ( پروانه نجاتی )
شنبه 01 مهر 1402 ساعت 19:39 | بازديد : 314 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

زمین ز بتکده ها پُر شده ست ابراهیم!

دوباره دور تفاخر شده ست ابراهیم

 

گرفته هرز تجمل حصار حوصله را

که نان سادگی آجر شده ست ابراهیم

 

دمیده بر ریه ی شهر، دود تلخ ریا

و روزگار تظاهر شده ست ابراهیم

 

مذاق اهل محبت در این زمانه ی بد

اسیر طعم تکاثر شده ست ابراهیم

 

چه زود گم شده در کوچه های عادت ، عشق

زمین دچار تنفر شده ست ابراهیم ...

 

تبر به دوش چرا از سفر نمی آیی ؟

زمین ز بتکده ها پُر شده ست ابراهیم

 

پروانه نجاتی



:: برچسب‌ها: پروانه نجاتی , زمین ز بتکده ها پر شده ست ابراهیم , مجموعه اشعار مهدوی , دوباره دور تفاخر شده ست ابراهیم , امام زمان , شعر برای امام زمان , شعر مهدوی , شعر آیینی , شعر مذهبی , شعر امام زمانی , شعر برای حضرت مهدی , شعر در وصف امام زمان , اشعار مهدوی , اشعار آیینی , شعر برای موعود , مهدی موعود ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 7
|
مجموع امتياز : 35
:: ادامه مطلب ...
ای دل خسته ی من همدم ویرانی ها ( محسن کاویانی )
چهارشنبه 28 تیر 1402 ساعت 11:22 | بازديد : 356 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

ای دلِ خسته ی من همدم ویرانی ها

غرق شو غرق خودت غرقِ پریشانی ها

 

زَرق و برق بدلیجات اسیرت نکند

ماه را گُم نکنی بین چراغانی ها... !

 

جان به لب آمد و جانان جهان بازنگشت

جان گرفتند ز بی جانی ما جانی ها

 

خسته ام خسته از این بی عملی ها خسته

خسته از حرف زدن ها و سخنرانی ها

 

پینه دوزی به بَرَش رفت ولی ما عمریست

غَرّه هستیم به این پینه ی پیشانی ها

 

ما همه غمزده و غمزه ی چَشمش کافیست

تا ز شادی بشود پُر دل زندانی ها

 

غم مخور یوسف گمگشته میاد ای دل

این خبر را برسانید به کنعانی ها... !

 

محسن کاویانی



:: برچسب‌ها: محسن کاویانی , ای دل خسته ی من همدم ویرانی ها , اشعار مهدوی , مجموعه اشعار مهدوی , غرق شو غرق خودت غرق پریشانی ها , شعر مهدوی , شعر مذهبی , شعر آیینی , شعر برای حضرت مهدی , شعر برای امام زمان , شعر در وصف امام زمان , مهدی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 12
|
مجموع امتياز : 60
:: ادامه مطلب ...
آسمان می تپد برای زمین ( یحیی علوی فرد )
سه شنبه 16 اسفند 1401 ساعت 14:34 | بازديد : 514 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

آسمان می تپد برای زمین

به نظر پر ستاره می آید

خبری می رسد به گوش زمان

که محمد (ص) دوباره می آید

 

بر لبش جاری است حرف جدید

آخرین گفته ی خدا : قرآن

آخرین حرف آسمان به زمین

آخرین فرصت خدا به زمان

 

همه جا می شود پر از گل ها

گل نرگس ، گل همیشه بهار

عطر یاس و محمدی دارد

پس از این با خودش همیشه بهار

 

خودش از نو مدینه می سازد

این مدینه همه مسلمان اند

کوچه ها کوچه ی بنی هاشم

اهل بیتش هزار سلمان اند

 

همه جا مثل جمکران زیباست

همه جا مثل مسجد سهله ست

کوچه ها خالی از ابولهب و

زندگی خالی از ابوجهل است

 

روزها روشن است چون حرفش

هیچکس یاد شب نمی افتد

از لب کوچه خنده می ریزد

خنده از روی لب نمی افتد

 

او علی یا حسن ... نمی دانم

او حسین است یا که سجاد است

باقر و صادق است شاید او

نام هایی که مثل فریاد است

 

حضرت کاظم است شاید او

بی شباهت به حضرت او نیست

او که مفهوم آشنای رضاست

چون جواد است یا که چون هادی ست

 

حسن عسکری ست شاید او

هر چه را دارد از پدر دارد

یادگار تمام زیبایی

تاجی از گل به روی سر دارد

 

این محمد که می رسد از راه

زندگی را دوباره می سازد

همه جا رنگ عشق می گیرد

کینه و غصه رنگ می بازد

 

دست در دست خضر و مسیح

همه را می برد به شهر ظهور

می شود جمع عاشقانش جمع

همه را می برد مدینه نور

 

یحیی علوی فرد



:: برچسب‌ها: یحیی علوی فرد , آسمان می تپد برای زمین , اشعار مهدوی , مجموعه اشعار مهدوی , شعر امام زمان , به نظر پر ستاره می آید , نیمه شعبان , شعر برای نیمه شعبان , شعر نیمه شعبان , شعر برای امام زمان , شعر آیینی , شعر مذهبی , شعر مهدوی , اشعار آیینی , شعر در وصف امام زمان , مهدی , منجی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 14
|
مجموع امتياز : 70
:: ادامه مطلب ...
امشب دو چشم عالم و آدم بر این در است ( مرتضی محمودپور )
دوشنبه 15 اسفند 1401 ساعت 18:42 | بازديد : 502 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )


امشب دو چشم عالم و آدم بر این در است

میلاد با شکوه گل باغ حیدر است

 

ای زاده حسن ، حُسن دوم علی

چشم انتظار مقدم پاک تو مادر است

 

آمد حکیمه در بر نرجس نشست و گفت

غمگین مباش کودک تو از همه سر است

 

این یادگار حضرت ختمی مآب ماست

چشم و چراغ حیدر و زهرای اطهر است

 

قرآن بخوان که لیله ی قدرست این پسر

آیینه ی تمام نمای پیمبر است

 

آن آخرین پیمبر و این آخرین امام

از ما به محضر پدر و مادرش سلام

 

مرتضی محمودپور



:: برچسب‌ها: مرتضی محمودپور , امشب دو چشم عالم و آدم بر این در است , اشعار مهدوی , مجموعه اشعار مهدوی , میلاد با شکوه گل باغ حیدر است , شعر نیمه شعبان , شعر برای نیمه شعبان , شعر مهدوی , شعر آیینی , شعر مذهبی , شعر امام زمان , اشعار آیینی , شعر در وصف امام زمان , شعر برای حضرت مهدی , شعر برای صاحب الزمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 14
|
مجموع امتياز : 70
:: ادامه مطلب ...
هی خبر پشت خبر آمد و پیدا نشدی ( سارا سادات باختر )
دوشنبه 15 اسفند 1401 ساعت 16:34 | بازديد : 456 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

هی خبر پشت خبر آمد و پیدا نشدی

مثل یک عقده که در هیچ دلی وا نشدی

 

قرن در علت دیر آمدنت حیران است

آسمان در طلب ماه تو سرگردان است

 

وقت آن نیست که این قصه به پایان برسد !؟

روز پیروزی حق بر صف شیطان برسد !؟

 

وقت آن است که از ظلم وستم بگریزیم

رو به دروازه ی ارباب کرم ، بگریزیم

 

کار ما در غم خورشید ، وفا با ماه است

پس ، بگیریم که این رشته ی حبل الله است

 

وقت آن است که بر دست " علی " پل بزنیم

تا به درگاه فرج ، دست توسل بزنیم

 

گر چه ما پشت نکردیم به این مرد ولی ،

وای اگر با خط کوفی بنویسیم " علی "

 

جمعه ها را که پُر از ذکر هیاهو کردیم ،

کی ؟ کجا ؟ صبحتی از کوچ پرستو کردیم ؟

 

او که در چشم ترش آیه ی باران دارد

اشک هایش خبر از غربت انسان دارد

 

از غمش ، قرن تب آلود به هوش آمده است

به خدا خون علی نیز به جوش آمده است

 

کاسه ی صبر علی باز پُر از درد شده

و زمین عرصه ای از مردم نامرد شده

 

بر سر نیزه غریبند سَرِ قرآن ها

کفر ، سجاده به دست آمده تا میدان ها

 

چند وقتی است که در غیبت او می سوزیم

چشم بر گنبد بی نام و نشان می دوزیم

 

غیر ما ، خاک بقیع است که زنجیر شده ،

مادری چشم به راه پسرش پیر شده

 

وقت آن نیست از این روزنه نوری برسد ؟!

از پس پنجره ها پیک ظهوری برسد ؟!

 

نوبت توست بیا دادگر دیرینه

جوشن نور تنت کن سحرِ آدینه

 

تو که هستی و خودت فاجعه را می بینی

از پس پرده غیبت همه را می بینی

 

نام تو روی لب منتظران مانده بیا !

یوسف عشق ! به مهمانی ناخوانده بیا !

 

شهر را با قدمی سبز ، گل افشانی کن

این شب نیمه ی شعبان ، تو چراغانی کن

 

سارا سادات باختر



:: برچسب‌ها: سارا سادات باختر , هی خبر پشت خبر آمد و پیدا نشدی , اشعار مهدوی , شعر برای نیمه شعبان , شعر نیمه شعبان , شعر آیینی , نیمه شعبان , مجموعه اشعار مهدوی , مثل یه عقده که در هیچ دلی وا نشدی , شعر مهدوی , شعر مذهبی , اشعار آیینی , شعر امام زمان , شعر در وصف امام زمان , شعر برای حضرت مهدی , شعر در وصف صاحب الزمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 15
|
مجموع امتياز : 75
:: ادامه مطلب ...
کرامت پیشه ای بی مثل و بی مانند می آید ( محمدحسین ملکیان )
جمعه 29 مهر 1401 ساعت 13:10 | بازديد : 449 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

کرامت پیشه ای بی مثل و بی مانند می آید

که باران تا ابد پشت سرش یک بند می آید

 

کسی که نسل او را می شناسد ، خوب می داند

که او تنها نه با شمشیر ، با لبخند می آید

 

همان تیغی که برقش می شکافد قلب ظلمت را

همان دستی که ما را می دهد پیوند می آید

 

همه تقویم ها را گشته ام ، میلادی و شمسی

نمی داند کسی او چندِ چندِ چند می آید

 

جهان می ایستد با هر چه دارد روبروی او

زمان می ایستد بوی خوش اسفند می آید

 

ولی الله ، عین الله ، سیف الله ، نور الله

علی را گر چه بعضی بر نمی تابند می آید

 

بله ! آن آیت اللهی که بعضی خشک مذهب ها

برای بیعت با او نمی آیند می آید

 

برای یک سلام ساده تمرین کرده ام عمری

ولی می دانم آخر هم زبانم بند می آید

 

بخوان شاعر ! نگو این شعربافی در خور او نیست

کلاف ما به چشم یوسف ارزشمند می آید

 

به در می گویم این را تا که شاید بشنود دیوار

به پهلوی کبود مادرم سوگند می آید

 

محمدحسین ملکیان



:: برچسب‌ها: محمدحسین ملکیان , کرامت پیشه ای بی مثل و بی مانند می آید , اشعار مهدوی , شعر مهدوی , شعر آیینی , شعر مذهبی , شعر برای امام زمان , شعر امام زمانی , مهدی , منجی , شعر برای حضرت مهدی , اشعار مذهبی , مجموعه اشعار مهدوی , که باران تا ابد پشت سرش یک بند می آید , شعر در وصف امام زمان , شعر امام زمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 14
|
مجموع امتياز : 70
:: ادامه مطلب ...
خورشید هم در آسمان رویت نمی شد ( احمد حسین پور علوی )
دوشنبه 18 مهر 1401 ساعت 12:19 | بازديد : 421 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

طراح : مصطفی برجی



خورشید هم در آسمان رویت نمی شد

دیگر کسی با ماه ، هم صحبت نمی شد

 

چشم ستاره لحظه ای سوسو نمی زد

رنگین کمان در محفلی دعوت نمی شد

 

خاک از وجود تیره ی خود دست می شست

باد از سکون خویش بی طاقت نمی شد

 

آتش مجال شعله ور بودن نمی یافت

رود از نبود موج ناراحت نمی شد

 

غنچه به خواب مرگ می رفت و پس از آن

از خلوت خود وارد جَلوَت نمی شد

 

ارکان هستی را خدا میزان نمی کرد

دار و ندار ما به جز ظلمت نمی شد

 

این سرنوشت شوم ارکان جهان بود

عالم اگر که صاحب حُجّت نمی شد

 

ای کاش در هر محفلی اُنسی که داریم

از هیچ کس غیر از شما صحبت نمی شد

 

احمد حسین پور علوی



:: برچسب‌ها: احمد حسین پور علوی , خورشید هم در آسمان رویت نمی شد , اشعار مهدوی , شعر آیینی , شعر برای امام زمان , شعر امام زمان , شعر مذهبی , شعر امام زمانی , مهدی , منجی , شعر برای حضرت مهدی , شعر برای صاحب الزمان , شعر در وصف امام زمان , مجموعه اشعار مهدوی , دیگر کسی با ماه هم صحبت نمی شد , شعر مهدوی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 15
|
مجموع امتياز : 75
:: ادامه مطلب ...
آن روز هر چند آخرین روز جهان باشد ( حسن بیاتانی )
سه شنبه 12 مهر 1401 ساعت 10:06 | بازديد : 514 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

آن روز هر چند آخرین روز جهان باشد

باید شروع فصل خوب داستان باشد

 

روزی که پیدا می شود خورشید پشت ابر

باید که بارانی ترین روز جهان باشد

 

مردی که ده قرن است با عشق و عطش زنده ست

باید نه خیلی پیر نه خیلی جوان باشد

 

با خود تصور می کنم گاهی نگاهش را

چشمی که بی اندازه باید مهربان باشد

 

یک روز می آید که این ها خواب و رویا نیست

و خوش به حال هر کسی که آن زمان باشد

 

بی بی که جان می داد بالا را نشان می داد

شاید خبر های خوشی در آسمان باشد

 

بی بی که پای دار هی این آخری می گفت

این آخرین قالیچه نذر جمکران باشد...

2

آن روز شاید عصر یک روز خزان باشد

آن ابر غمگین هم میان آسمان باشد

 

در فکر پایانی برای یک غزل باشم

عطری بپیچد ناگهان وقت اذان باشد

 

یادم نرفته آرزویی داشتم باید

در نامه ای لای مفاتیح الجنان باشد

 

یادم نرفته شعر هایی را که گم می شد

پیداست باید توی چاه جمکران باشد

 

یک عمر پشت پلک هایم ابر و باران بود

آن روز شاید در افق رنگین کمان باشد

 

آغوش این دنیا که عمری مار و عقرب داشت

آغوش خاک ای کاش با من مهربان باشد

 

این خاک روزی با عبورت سبز خواهد شد

نزدیک قبرم آمدی قدری بمان... باشد؟

3

آن روز باید روز دشوار جهان باشد

روزی که پایان زمین و آسمان باشد

 

سِیلی بجوشد از تنور سینه ی دنیا

سیلی که حتی کوه ها در آن روان باشد

 

بیرون کشتی در هجوم وحشت و توفان

فریاد در مرد و زن و پیر و جوان باشد

 

با نفخه ای که « یَبعثُ مَن فی القبور » آن روز

انسان گریزان از خودش از این و آن باشد

 

لب می گشاید در گلویش بغض سنگینیست

باید زمین در هر نفس آتش فشان باشد

 

از خاک بر می خیزی و عالم پریشان است...

از خواب بر می خیزی و شاید اذان باشد

 

الله اکبر این چه خوابی بود ؟ بی تابی

روی لبت نامی است... باید همچنان باشد

 

از داغ عشقی در دلت عمری قیامت بود

این صحنه ها انگار تکرار همان باشد

 

با من در آن تاریکی و وحشت چراغی هست

هر چند ظلمانی ترین روز جهان باشد

 

نام تو را نام تو را فریاد خواهم زد

روزی که چشم و گوش و دست و پا ، زبان باشد

 

حسن بیاتانی



:: برچسب‌ها: حسن بیاتانی , آن روز هر چند آخرین روز جهان باشد , اشعار مهدوی , باید شروع فصل خوب داستان باشد , مجموعه اشعار مهدوی , شعر امام زمان , شعر برای امام زمان , شعر مهدوی , شعر آیینی , شعر مذهبی , شعر در وصف امام زمان , مهدی , منجی , شعر امام زمانی , اشعار آیینی , اشعار مذهبی , شعر برای صاحب الزمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 18
|
مجموع امتياز : 90
:: ادامه مطلب ...
من خسته ام نه مثل درختی که خسته است ( فرشته حالی )
جمعه 28 مرداد 1401 ساعت 9:48 | بازديد : 498 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

من خسته ام , نه مثل درختی که خسته است

میوه نمی دهد دلش از بُن شکسته است !

 

خسته ، نه مثل قلب فرومانده از تپش

یا خون مُرده ای که ز رفتن نشسته است

 

خسته نه از هزار و دو صد سال انتظار

چشم انتظار آمدن اولین بهار !

 

خسته ولی نشسته نه ، که ایستاده ام

بر پای مانده بر سر این عهد استوار...

 

من خسته ام ز خستگی هم قطارها

چشمان خواب رفته ی چشم انتظارها

 

« زین خلق پر شکایت نالان دلم گرفت »

افسوسِ همّتی که ندارند یارها !

 

فرشته حالی



:: برچسب‌ها: فرشته حالی , من خسته ام نه مثل درختی که خسته است , اشعار مهدوی , مجموعه اشعار مهدوی , میوه نمی دهد دلش از بن شکسته است , شعر مهدوی , شعر آیینی , شعر مذهبی , شعر برای امام زمان , شعر برای حضرت مهدی , اشعار آیینی , مهدی , منجی , شعر در وصف امام زمان , شعر امام زمان , شعر امام زمانی , شعر در وصف حضرت مهدی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 13
|
مجموع امتياز : 65
:: ادامه مطلب ...
جان ز هجر تو به لب آمده باز ( پریسا حنیفه )
جمعه 03 تیر 1401 ساعت 19:40 | بازديد : 513 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

طراح پوستر : مهدی سهرابی



جان ز هجر تو به لب آمده باز

سینه از تاب ، به تب آمده باز

روز دیوانه به عشق تو گذشت

عصر این جمعه به شب آمده باز

 

سحر از ذکر تو لب را چو گشود

حمد تو کرد و نقابی بکشید

چهره پوشاند ز غیر غم تو

انتظار تو به عمری بچشید

 

خفقان است و نفس نیست ، که آن

چهره ای از دم و از بازدم است

نفس آن است که یادش نرود

هر چه ذکر تو کند ، باز کم است

 

گر گذاری نکنی بر دل ما

رسم امید و وفا پس چه شود ؟

ما گنه کاریم و خاک ره تو

چشم ما خیره به راه که شود ؟

 

شاه عالم ! حضرت قائم ما

عطرت آید ز تمام عتبات

تا وصال قدمت بر دل ما

بر تو نام محمد صلوات

 

پریسا حنیفه



:: برچسب‌ها: پریسا حنیفه , جان ز هجر تو به لب آمده باز , اشعار مهدوی , مجموعه اشعار مهدوی , سینه از تاب به تب آمده باز , شعر آیینی , شعر مذهبی , شعر امام زمان , شعر برای امام زمان , اشعار آیینی , شعر امام زمانی , شعر برای حضرت مهدی , شعر در وصف امام زمان , شعر در وصف حضرت قائم , شعر در وصف حضرت مهدی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 15
|
مجموع امتياز : 75
:: ادامه مطلب ...
دلگیرم از شهری که مسکین را نمی فهمد ( محسن کاویانی )
چهارشنبه 25 خرداد 1401 ساعت 15:17 | بازديد : 871 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

دلگیرم از شهری که مسکین را نمی فهمد

شهری که درد شعر پروین را نمی فهمد

شهری که صورت های غمگین را نمی فهمد

شهری که ( لا اکراه فی الدین ) را نمی فهمد

 

وقتی دلم میگیرد از نامهربانی ها

وقتی دلم پر می شود از بد گمانی ها

 

حس می کنم باید غریب و بی نشان باشم

انگار می خواهد دلم در جمکران باشم

من دوست دارم هم رکاب آسمان باشم

می ترسم از اینکه شبیه کوفیان باشم

 

بد کرده ام با خود ، خودم هم خوب می دانم

ای آسمان بی کران مشتاق بارانم

 

از کوله بار لطف تو اعجاز می خواهم

آقا ، دلی چون لحظه ی آغاز می خواهم

دیگر بریدم مهربان ، همراز می خواهم

ای آسمان بی کران پرواز می خواهم

 

یارت نبودم سالها اما تو یارم باش

من شانه ای مردانه می خواهم... کنارم باش

 

از این جماعت از تمام شهر بی زارم

آقا غریب و خسته ام تنها تو را دارم

آقا پشیمانم من از رفتار و کردارم

آری پشیمانم برای چندمین بارم

 

پیمان شکستم بارها اما گذر کردی

حال من بیچاره را آشفته تر کردی

 

دلگیرم از نامردی این مردم گمراه

با استخوانی در گلو سر می کنی در چاه

تنها تو از من خواستی یک قلب خاطر خواه

سهم من از تو آسمان ، سهم تو از من آه

 

دل خسته ای از جمعه های بی ثمر بودن

دل خسته ای از سالها بی همسفر بودن

 

در سهله یا در جمکران تنهای تنهایی

در اوج تنهایی به فکر غربت مایی

آقا شنیدم بارها وقتی که می آیی

حس می کنم دیدم تو را یک روز در جایی

 

با اینکه از من ، از من بیچاره دلسردی

من خوب می دانم که روزی باز می گردی

 

روزی کبوتر می شوم در آسمان تو

پر می زنم در آسمان بی کران تو

غرق محبت می شود دنیا زمان تو

شمشیر تو یعنی دو چشم مهربان تو

 

روزی جهانی می شود مجذوب نور تو

روزی خبر ها می شود شرح ظهور تو...

 

محسن کاویانی



:: برچسب‌ها: محسن کاویانی , دلگیرم از شهری که مسکین را نمی فهمد , اشعار مهدوی , مجموعه اشعار مهدوی , شهری که درد شعر پروین را نمی فهمد , شعر امام زمان , شعر آیینی , شعر مذهبی , شعر امام زمانی , شعر برای امام زمان , شعر برای حضرت مهدی , مهدی , شعر برای صاحب الزمان , شعر در وصف امام زمان , اشعار آیینی , اشعار مذهبی , شعر مهدوی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 14
|
مجموع امتياز : 70
:: ادامه مطلب ...
باید بیایی دست از تاخیر برداری ( وحیده افضلی )
پنجشنبه 12 خرداد 1401 ساعت 21:38 | بازديد : 503 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

باید بیایی دست از تاخیر برداری

این رنج ها را از دل تقدیر برداری

 

از دوش های زخمی از اندوه عاشورا

تنها تو باید باشی و زنجیر برداری

 

حتی شعار " یا لثارات الحسین " اش را

از روی لب های پُر از تزویر برداری

 

بغض جوان ها یک طرف.../ ای کاش برگردی –

این غصه را از سینه های پیر برداری

 

باید طناب دارهای بی مروت را

از گردن این قوم بی تقصیر برداری

 

نان به سرقت رفته ی مردان زحمت را

از لا به لای سفره های سیر برداری

 

دنیا پر از بی عفتی های مدرنیته ست

باید نقاب از ظلم عالم گیر برداری

 

تنها تو می دانی چه دنیای بدی داریم

وقتش رسیده خوب من ، شمشیر برداری

 

وحیده افضلی



:: برچسب‌ها: وحیده افضلی , باید بیایی دست از تاخیر برداری , اشعار مهدوی , مجموعه اشعار مهدوی , این رنج ها را از دل تقدیر برداری , شعر آیینی , شعر مذهبی , شعر امام زمان , شعر برای امام زمان , شعر امام زمانی , اشعار آیینی , شعر مهدوی , شعر برای حضرت مهدی , شعر برای صاحب الزمان , شعر در وصف امام زمان , اشعار مذهبی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 17
|
مجموع امتياز : 85
:: ادامه مطلب ...
باز یک جمعه پر از اندوه در خیالم به اشتباه افتاد ( زهرا شعبانی )
جمعه 06 خرداد 1401 ساعت 12:38 | بازديد : 554 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

باز یک جمعه ی پر از اندوه , در خیالم به اشتباه افتاد

دردهایی دوباره جا ماندند ، اشک هایی دوباره راه افتاد

 

نسل در نسل دست این تقویم ، از تو و دامن تو کوتاه است

باز شعبان دیگری رد شد ، رمضانی به اشک و آه افتاد

 

عقده های قبیله ای هر روز ، پیرهن های پاره رو کردند

چشم های مرا به غارت برد ، اتفاقی که توی چاه افتاد

 

انتظار تو پا به پایم شد ، جاده های همیشه قم را

جمکران تا به جمکران انگار ، از سر من تب گناه افتاد

 

خواب دیدم که آمدی از راه ، در غروبی غریب و درد آلود

آمدی و میان چشمانت ، عکس تاریخ روسیاه افتاد

 

توی بغض ات هزار و یک شمشیر ، فرق محراب را نشانه گرفت

آفتابی زِ تشت خون تابید ، دستی از شانه های ماه افتاد

 

گریه کردی و رود طغیان کرد ، گریه کردی و کوه در هم ریخت

گریه کردی و با نمِ اشک ات ، سیصد و سیزده سپاه افتاد

 

بی تو این فکرهای پُر آشوب ، در سرم تکه تکه برگشتند

اشک های قطارِ قم – اهواز ، روی دامان ایستگاه افتاد !

 

زهرا شعبانی



:: برچسب‌ها: زهرا شعبانی , باز یک جمعه پر از اندوه در خیالم به اشتباه افتاد , مجموعه اشعار مهدوی , دردهایی دوباره جا ماندند اشک هایی دوباره راه افتاد , شعر آیینی , شعر مهدوی , شعر برای امام زمان , شعر امام زمان , اشعار آیینی , اشعار مهدوی , شعر امام زمانی , شعر برای حضرت مهدی , شعر برای صاحب الزمان , اشعار مذهبی , شعر در وصف امام زمان , شعر در وصف حضرت مهدی , اشعار امام زمان , اشعار امام زمانی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 14
|
مجموع امتياز : 70
:: ادامه مطلب ...
بهار آمده اما هنوز در راهی ( سارا سادات باختر )
پنجشنبه 05 خرداد 1401 ساعت 19:42 | بازديد : 484 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

بهار آمده اما هنوز در راهی

چه انتظار غریبی چه درد جانکاهی

 

تویی که می رسی از جاده های مه زده و

منی که گم شده ام با دو دست کوتاهی ،

 

که هیچوقت به دستان گرم تو نرسید

نگو که بیعت این دست را نمی خواهی

 

نگو لیاقت این عشق را ندارم من

منی که یاد توام لااقل هرزگاهی

 

دعای عهد مرا لااقل ستاره بزن

تویی که از سحر انتظارم آگاهی

 

سارا سادات باختر



:: برچسب‌ها: سارا سادات باختر , بهار آمده اما هنوز در راهی , مجموعه اشعار مهدوی , اشعار امام زمان , چه انتظار غریبی چه درد جانکاهی , شعر آیینی , شعر امام زمان , شعر برای امام زمان , اشعار مذهبی , شعر مهدوی , شعر امام زمانی , مهدی , شعر برای صاحب الزمان , شعر برای حضرت مهدی , شعر در وصف امام زمان , اشعار آیینی , صاحب الزمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 15
|
مجموع امتياز : 75
:: ادامه مطلب ...
وجود ثانیه ثانیه در تو فانی شد ( محسن حنیفی )
پنجشنبه 29 اردیبهشت 1401 ساعت 12:21 | بازديد : 547 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

طراح : حمید قربان پور


وجود ، ثانیه ثانیه در تو فانی شد

طلیعه ی غزلی صاحب الزمانی شد

 

برای دیدنت ای آفتاب در پس ابر

قنوت پنجره ها غرق ندبه خوانی شد

 

نگاه چله نشین کسی به آینه خورد

که پای عهد خودش ماند و شمعدانی شد

 

به جز ظهور تو در مُلک طور جلوه نبود

اگر چه روزی این دیده « لن ترانی » شد...

 

عقیق ، خون جگر خورد و در رکاب تو ماند

اویس خانه ی تو سید یمانی شد

 

نگاه خیس شهیدی دو خط عریضه نوشت

به دست آب روان داد و آسمانی شد

 

خوشا به ندبه ی أین الحسین وقت سحر

که سوی کرببلا رفت و جمکرانی شد

 

محسن حنیفی



:: برچسب‌ها: محسن حنیفی , وجود ثانیه ثانیه در تو فانی شد , اشعار مهدوی , مجموعه اشعار مهدوی , طلیعه ی غزلی صاحب الزمانی شد , شعر آیینی , شعر مذهبی , شعر مهدوی , شعر برای امام زمان , شعر امام زمان , شعر امام زمانی , شعر صاحب الزمانی , شعر برای حضرت مهدی , شعر برای صاحب الزمان , شعر در وصف امام زمان , شعر در وصف حضرت مهدی , اشعار آیینی , اشعار مذهبی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 17
|
مجموع امتياز : 85
:: ادامه مطلب ...

تعداد صفحات : 10