|
|
|
|
|
چهارشنبه 30 تیر 1395 ساعت 21:57 |
بازديد : 1516 |
نوشته شده به دست یوسف |
( نظرات 0 )
تا نفسگيرم
نکرده گريه های اين غروب
سرخی آفاق
را از چشمهای من بروب
گم شوم
شايد شبيه وعده ی ديدار در
بادهای بی
شمال و آسمان بی جنوب
هيچ بيداری
شبيه رسم اين ديدار نيست
نيم شب
هايی که می بينم تو را در خواب ، خوب
نيم شب
هايی که ماه از حسرت ديدار تو
می کند در
نقره زار خواب های من رسوب
قحطسال عشق
هم آمد عزيزا ! پس چه شد
خرمن آن
وعده هايی را که دادی خوب ، خوب؟
بی تو نه
چاهی نه راهی نه خدايی مانده است
آه تنها
کعبه ای دارم که از سنگ است و چوب
ای غم يوسف
که در دل پادشاهی می کنی!
سر به اين
سينه به اين ديوار زندان کم بکوب
غيب و پيدا
هرچه باشی من می آموزم تو را
( اِنّ
ربّي يَقذِفُ بالحقِّ علّامُ الغُيوب )
سوره سبا
آيه 48
سودابه
مهيجی
:: برچسبها:
سودابه مهیجی ,
تا نفسگیرم نکرده گریه های این غروب ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
سرخی آفاق را از چشمهای من بروب ,
شعر مهدوی ,
شعر آیینی ,
شعر مذهبی ,
شعر برای امام زمان ,
شعر برای حضرت مهدی ,
شعر برای صاحب الزمان ,
مهدی ,
شعر در وصف حضرت مهدی ,
شعر در وصف امام زمان ,
اشعار آیینی ,
اشعار مهدوی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 41
|
مجموع امتياز : 205
:: ادامه مطلب ...
جمعه 30 آبان 1393 ساعت 15:15 |
بازديد : 1445 |
نوشته شده به دست یوسف |
( نظرات 0 )
حالا ميان
فوج درختان دردناک
پس کو شفای
عاجل و پر پيچ وتاب تاک؟
آن تاکِ
معجزی که به رسم پيمبری
از آسمان
شراب ببارد به کام خاک
با دست های
پر رگِ انگور مينوی
پرچم
برآورد ز دل باغ چاک چاک
جام جهان
نما ز دوچشمش کند طلوع
خورشيد
کهنه سقط شود در تن مغاک
ای انقلاب
باده ی بی باک جان تو!
ای وعده ی
عطش شکن از تشنگی چه باک؟
ساغر به
دست ميکده را دوره کرده ايم
کامی به
جام ها بده ... ارواحنا فداک !
سودابه
مهيجی
:: برچسبها:
سودابه مهیجی ,
حالا میان فوج درختان دردناک ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
شعر امام زمان ,
اشعار مهدوی ,
باب دل ,
اشعار درباره امام زمان ,
شعر مذهبی ,
شعر برای حضرت مهدی ,
شعر امام زمانی ,
شعر برای صاحب الزمان ,
منجی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 195
:: ادامه مطلب ...
سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 22:54 |
بازديد : 1496 |
نوشته شده به دست یوسف |
( نظرات 0 )
چه
کس دوباره ازين کوچه ها گذر کرده
که
چشم پنجره هارا دوباره تر کرده ؟
که
برگهای زمين خورده ی معطل را
نسيم
گيسويش باز دربه در کرده
شب
است و حادثه ای بی دريغ در راه است
شب
است و باز کسي ماه را خبر کرده
دوباره
پچ پچ حاجت روايی صبر است
به
گوش هر دل درمانده ای نظر کرده
دوباره
داغ دل انتظار تازه شده
که
شمع بزم تو را باد شعله ور کرده
شب
تولد چشمان مهربانت ، عشق
دوباره
خاک فراق تو را به سر کرده
فقط
همين امشب بر ملا شوی ای کاش ...
چه
آرزوی محالی ست ای سفر کرده ...
سودابه
مهيجی
:: برچسبها:
سودابه مهیجی ,
چه کس دوباره از این کوچه ها گذر کرده ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
شعر درباره امام زمان ,
شعر مهدوی ,
شعر عاشقان مهدی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 90
:: ادامه مطلب ...
جمعه 02 اسفند 1392 ساعت 6:52 |
بازديد : 1503 |
نوشته شده به دست یوسف |
( نظرات 0 )
چهارشنبه 04 دی 1392 ساعت 11:20 |
بازديد : 1428 |
نوشته شده به دست یوسف |
( نظرات 0 )
خراب و خرد
و ره گم کرده و بی سايبان ، کوچه
سر الفت
ندارد با عبور مردمان کوچه
به دنبال
کسی سر در سکوت ساليان برده ست
به خود می
پيچد از حرفی که دارد بر زبان کوچه
کسيکه
انتظارش دير کرده قرن های قرن
چقدر از دوری
اش خميازه دارد در دهان کوچه
نه با خورشيد
می خندد نه با مهتاب می رقصد
زمينگير است
و گويی قهر با هفت آسمان کوچه
سفرها از خيابان
رو به سويش باز می گردند
ولی از آن
مسافر ... نه ... ندارد يک نشان کوچه ...
دوباره
جمعه آمد کوچه ی بی تاب می گريد
برای ديدن
موعود ازين کوچه به آن کوچه
سودابه
مهيجی
:: برچسبها:
سودابه مهیجی ,
خراب و خرد و ره گم کرده و بی سایبان کوچه ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
شعر درباره امام زمان ,
اشعار مهدوی ,
اشعار مذهبی ,
شعر برای امام زمان ,
شعر در وصف امام زمان ,
اشعار درباره امام زمان ,
شعر برای حضرت مهدی ,
قائم ,
منتظر ,
شعر امام زمان ,
اشعار در وصف صاحب الزمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 320
:: ادامه مطلب ...
پنجشنبه 23 آذر 1391 ساعت 21:07 |
بازديد : 2112 |
نوشته شده به دست یوسف |
( نظرات 0 )
چه جمعه ای... چه غروب غريب و دلگيری...
چرا سراغی از اين جمعه ها نمی گيری؟
مسافری که هنوز و هميشه در راهی!
کجای راه سفر مانده ای به اين ديری؟
به پيشواز تو آغوش زندگی جان داد
بيا پياده شو از اين قطار تأخيری...
چقدر پير شدی روی گونه هايم اشک!
تو سال هاست که از چشم من سرازيری...
چقدر ماندی در بند انتظار ای دل!
شدی شبيه ديوانگان زنجيری...
چقدر شاعر مفلوک! قلبت از سنگ است
چطور از غم دوری او نمی ميری...
سودابه مهیجی
:: برچسبها:
سودابه مهیجی ,
چه جمعه ای چه غروب غریب و دلگیری ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
شعر برای امام زمان ,
اشعار مهدوی ,
شعر مذهبی ,
شعر مهدوی ,
شعر برای حضرت مهدی ,
شعر برای صاحب الزمان ,
شعر در وصف صاحب الزمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 110
:: ادامه مطلب ...
|
|