قسم به جان
تو ای آشنای ديرينه
هميشه پاک
و صميمی، زلال آئينه
تمام خواب
مرا، شب به شب معطر کرد
گلی شبيه
تو، آرام و با طمأنينه!
همين که
اسم تو و حرف جاده می آيد
دلم قرار
ندارد دوباره در سينه
نشسته بی
تو در اين ازدحام تنهايی
غروب غمزده
ای در نگاه آئينه
تمام هفته
به دنبال واژه می گردم
وَ شعر می
کنم آخر، تو را در آدينه!
سيد
اکبر سليمانی
:: برچسبها:
سید اکبر سلیمانی ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
شعر درباره امام زمان ,
شعر برای امام زمان ,
شعر در وصف امام زمان ,
اشعار مذهبی ,
شعر برای حضرت مهدی ,
شعر برای صاحب الزمان ,
اشعار مهدوی ,
مجموعه اشعار برای امام زمان ,
شعر مهدوی ,
شعر امام زمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 311
:: ادامه مطلب ...