روزگاران
همه را در شب یلدا ماندیم
در تب حسرت
و در تاب تمنّا ماندیم
تا شنیدیم
تویی منجی و خواهی آمد
به مناجات
نشستیم و به نجوا ماندیم
بر سر
جادّه ، سجّادهی صبر افکندیم
چشم بر
کعبه ی موعود به صحرا ماندیم
با دعا بر
تو همه روزه نمازی داریم
روی بر
قبله ی رویت به مصلّا ماندیم
" رفت
حاجی به طواف حرم و باز آمد
ما به
قربان تو رفتیم و همان جا ماندیم "
تو همانی
که همه نور و حضوری و ظهور
ما همانیم
که در غیبت کبری ماندیم
عجب این نیست
شکیبایی مان را ببرد
عجب این
است به هجر تو شکیبا ماندیم
در فراق تو
دریغا ! که غزل کم گفتیم
وَ اگر هم
که سرودیم ، در آن وا ماندیم
واژه ها
در صف توصیف شما مانده و ما
آه ! از
قافله ی قافیه ها جا ماندیم
جواد هاشمی