شب یلدای
کویر است سحر می گردد
آن که رفته
است از این قافله بَر می گردد
قطره قطره
عطش افتاد به این خاک غریب
فصل باران
که شود بادیه تر می گردد
آسمان غرق
ستاره ست اگر صاف شود
زین همه
راه یکی راه گذر می گردد
باید از این
همه تاری که تنیده ست رهید
در غمش عشق
و صبوری ست که پَر می گردد
این بیابان پُر از خار که غایت نشود
میل دریاست
که هر قطره گوهر می گردد
گرچه خشک
است ولی با نفس قدسی او
نخل امید
پُر از بار و ثمر می گردد
ریگزاری که
به قارون طمع سیر شود
با کلیم
است که عاری زخطر می گردد
مرتضی
برخورداری
با تشکر از
دوست بزرگواری که این شعر را ارسال فرمودند
:: برچسبها:
مرتضی برخورداری ,
شب یلدای کویر است سحر می گردد ,
باب دل ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
آن که رفته است از این قافله بر می گردد ,
شعر آیینی ,
شعر مهدوی ,
شعر برای امام زمان ,
شعر برای حضرت مهدی ,
شعر برای صاحب الزمان ,
شعر امام زمانی ,
شعر در وصف حضرت مهدی ,
شعر در وصف امام زمان ,
شعر در وصف صاحب الزمان ,
شعر مذهبی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 27
|
مجموع امتياز : 135