طنین از
زخم دوش من نمی آید
که بعد از
نیش ، نوش من نمی آید
من آن نیلوفر
دربند مردابم
غریوی از
خروش من نمی آید
قُرق کرده
زمستان سرزمینم را
بهار گل
فروش من نمی آید
به ضرباهنگ
لحنش شاد می گردم
صدای او به
گوش من نمی آید
به استقبال
او آراستم خود را
پیامی از
سروش من نمی آید
مگر من هم
ز ایل زرد پاییزم
سوار سبز
پوش من نمی آید
کشیدم در
کنارش جشن میلادم
ولی جان به
نقوش من نمی آید
محمدعلی
ساکی
:: برچسبها:
محمدعلی ساکی ,
طنین از زخم دوش من نمی آید ,
باب دل ,
که بعد از نیش نوش من نمی آید ,
شعر برای امام زمان ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
شعر مهدوی ,
شعر مذهبی ,
شعر آیینی ,
شعر در وصف امام زمان ,
مهدی ,
منجی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 6
|
مجموع امتياز : 30