روايت کرده
اند امشب بهار از راه می آيد
فلک امشب
غزلخوان شد که قرص ماه می آيد
کليد
آرزوهايم به دست عشق افتاده
که عشقی
ناگهان گويا به سمت ماه می آيد
زليخا درد
عشقی دارد از آيينه دلبر
تو گويی
يوسف مصری ز قعر چاه می آيد
ز شوق عشق
لبريز است و شعر تازه ای دارد
قلم کل می
کشد امشب ، غزل ناگاه می آيد
ز عشق و
شور و يکرنگی جهان پر نور خواهد شد
زمين
آرامشی دارد تو گويی شاه می آيد
مفاتيح دلم
گويا دعای عاشقی دارد
دعای وصل
تو امشب ز بسم الله می آيد
به تسبيح
غزل مشغول و ديگرباره دلتنگم
دوباره آيه
ای از دل مرا همراه می آيد
زهرا علی
بابايی