غزل
تر از غزل انتظار من ، برگرد
ابر
ستاره شب های تار من ، برگرد
کرشمه
ای کن و چشمی خمار و در عوضش
تمامی
هستی و دار و ندار من ، برگرد
میان
گرد و غبار گمان ، ترک برداشت
فسیل
باور ایل و تبار من ، برگرد
کجاست
شطح دو تار نگاه مشرقی ات ؟
که
پینه بسته گلوی سه تار من ، برگرد
بیا
به یاری این پی ناتوان ، افسوس
پر
از گناه شده کوله بار من ، برگرد
بکوب
بر دف و با رقص تیغ عریانت
بچرخ
دور جنون مدار من ، برگرد
شهید
کن عطشم را ، شتاب کن موعود
به
سر رسیده دگر انتظار من ، برگرد
حامد رمضانی