کسی از
خيمه گاه حضرت موعود می آيد
کسی پيش از
دعای ندبه ، صبح زود می آيد
مگر بر کوه
می خواند مزامير زبورش را ؟
که در گوشم
فقط پژواک يا موعود می آيد
نه تنها در
رکاب او رسولان اولوالعزمند
که با شور شعيب
واشعيا و هود می آيد
غزل های
سليمان را به لحنی تازه می خواند
شبی از کوه
با شبخوانی داوود می آيد
دلا ای کاش
می فهميدی از لحن رواياتش
که آن
آدينه از راه کدامين رود می آيد
شبيه هيچ
کس نيست دور از دسترس هم نه
به ما نزديک
تر چون جذبه ی معبود می آيد
ببين آيينه
بندانند ياران خراساني
خبرهايی
مگر از کوه بينالود می آيد؟!
نماهنگ
قيامی از نشابور است ، می بينم
در استقبال
پيری را که خون آلود می آيد!
ورق گردانی
آدينه اش غرق اشارات است
به تفسيرش
کسی از آسمان فرمود: می آيد
بهارش تازه
خواهد کرد روزی صبح صنعا را
که از سمت
يمن در آن غبار و دود می آيد
محمد حسين انصاری نژاد