چنان شیرینی دنیای
ما شورانده دنیا را
که از ما وام می
گیرند آیین تماشا را
به شوق دیدن صبح
دل انگیزی که ما داریم
هر آیینه به مغرب
می برند آیینه ی ما را
بگو امواج سرکش
بیش از این خود را مرنجانند
که طوفان ها مصمم
می کند مردان دریا را
به ما روز ازل
تصویری از یاری نشان دادند
که می جنگیم و می
جوییم آن تصویر زیبا را
به ما یک یا علی
گفتند و از ما جان و دل بردند
خوشا آنان که از
نزدیک می دیدند مولا را
به ما گفتند
مولایی ست ، مولایی که می باید
برای چیدن عطرش
مسافر شد سحرها را
به ما گفتند جنگی
هست و باید مرد میدان بود
همان جنگی که مدت
هاست خون کرده جگرها را
همان جنگی که
مادرها به پایش مادری کردند
پدرهامان فدا
کردند در راهش پسرها را
همان راهی که روشن
بود از چشم انتظاری ها
و دوشادوش می آورد
، طوفان خبرها را
به ما گفتند هنگام
نماز عید قربان است
و ما سوی منا
بردیم بعد از سجده ، سرها را
ببین قربانیت را ،
بِنَفسی اَنت یا مولا
سر سرخی به ما آن
سان عنایت کن که یحیی را
تو می آیی و این
یلدای طولانی نمی ماند
که چشمان تو تضمین
می کند خورشید فردا را
میلاد عرفان پور
:: برچسبها:
میلاد عرفان پور ,
چنان شیرینی دنیای ما شورانده دنیا را ,
اشعار مهدوی ,
یلدا و امام زمان ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
که از ما وام می گیرند آیین تماشا را ,
شعر آیینی ,
شعر مذهبی ,
شعر مهدوی ,
شعر برای امام زمان ,
شعر امام زمانی ,
شعر برای حضرت مهدی ,
مهدی ,
منجی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 11
|
مجموع امتياز : 55
:: ادامه مطلب ...