بی سبب
نيست زمين سينه ی پرپر دارد
به خدا چشم
تو يک فاجعه در بر دارد
با نسيم
سحری شعله نکش می ترسم
کلبه ی
حوصله ی شهر ترک بردارد
گر چه از
بودن با تو تن من می لرزد
فکر تو
خواب و خيالی ست که در سر دارد
بوی خوش می وزد
از سينه ی عطرآگينت
دل من ميل
به دروازه ی قمصر دارد
يا به آتش
بکش و يا به دلم راه بده
کوچه ی چشم
تو يک مشت ستمگر دارد
فاصله، درد
عجيبی ست ميان من و تو
عابری در
قفس تنگ، کبوتر دارد
گر چه
تشويش دل و دين مرا سوزانده
پدر عشق
بسوزد... به تو باور دارد
سید مهدی
نژاد هاشمی
:: برچسبها:
سید مهدی نژاد هاشمی ,
بی سبب نیست زمین سینه ی پر پر دارد ,
اشعار مهدوی ,
به خدا چشم تو یک فاجعه در بر دارد ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
شعر آیینی ,
شعر مذهبی ,
شعر مهدوی ,
شعر برای امام زمان ,
شعر برای حضرت مهدی ,
مهدی ,
منجی ,
شعر در وصف امام زمان ,
شعر در وصف صاحب الزمان ,
اشعار آیینی ,
|
امتياز مطلب : 4
|
تعداد امتيازدهندگان : 43
|
مجموع امتياز : 212