پروانۀ
خيال به خالت نشاندهام
تا
ساحل نجات تو خود را کشاندهام
ای
ناجي تمامي افتادگان ز پا
بنگر
چگونه دست به دستت رساندهام
با
ياد عشق خوب تو صدها ستاره را
از
آسمان ديده به دامن فشاندهام
گلهای
سرخ عاطفه را با نگاه تو
بر
شاخههای خشک کلامم نشاندهام
محتاج
يک تبسم از آن شکرين لبم
با
اين اميد تا به کنون زنده ماندهام
شب
تا به صبح نمنم باران ديده را
بر
باغ سبز آينۀ دل چکاندهام
با
خلوت خيال تماشايی رخت
خود
را ز دام بار گناهان رهاندهام
ای
مهربان ترين و صميمی ترين بدان
با
گرمی نگاه تو تنها نماندهام
مهدی
رمضانی متين
:: برچسبها:
مهدی رمضانی متین ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
شعر درباره امام زمان ,
مهدی موعود ,
انتظار ,
شعر عاشقان مهدی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 8
|
مجموع امتياز : 251