بهاری به
تقویم دل , های و هو کرد
طلب را ز
جان های ما جستجو کرد
گل ، از
عشق گل می کند واژه هایم
الفبای شعر
مرا زیر و رو کرد
سکوتی است
سنگین میان من و دل
قلم با غزل
باز هم گفتگو کرد.....
بهاری غزل
را غنیمت گرفته
مرا با
خودم باز هم روبرو کرد!
مقلب به
شعرم همی شور داده
غزل یاد او
را به دل آبرو کرد
چه اسفند
ها منتظر شد غم جان
پس از آن
به دل یار را آرزو کرد...!
بهاری شود
، کاش ! منجی بیاید
قلم بهر
نامش دوباره وضو کرد.....
زهرا علی
بابایی