ابروانت
لبه ی تيغ، نگاهت مرهم
چه
قدَر قيمت ابرو و نگاهت در هم
تا
به زيبايی اين صحنه همه پی ببرند
دور
آهسته می افتد مژه هايت بر هم
هر
که از چشم سياه تو مسلمان شدنی است
از
همان چشم سياه تو شده کافر هم
دل
غمگين مرا بشنو و برگرد که هست
از
سر زلف تو در باد پريشان تر هم
روز
اول به هوای تو سر از سر کنديم
سر
خود را بکنيم از همه تا آخر هم
يک
وجب مانده به تو، آب گذشت از سر من
آب
کز سر گذرد می گذرم از سر هم
مهدی رحیمی
:: برچسبها:
مهدی رحیمی ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
شعر درباره امام زمان ,
اشعار مذهبی ,
اشعار مهدوی ,
شعر امام زمان ,
شعر در وصف صاحب الزمان ,
مهدی ,
منجی ,
صاحب الزمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 275