يوسف
نديده است به دنيا نظارهات
کردم
هزار حنجره نذر هزارهات
راضی
مشو که طعمه ی دست خزان شوم
وا میشود
گل لب من با اشارهات
حرفی
برای گفتن از اين دل نمانده است
جانا!
کجاست در دل اين شب ستارهات؟
رازی
است سر به مهر، دو چشم سياه تو
ديدم
به قاب ديده ی تو استخارهات
سر
می نهم به پای تو در آستان عشق
من
زندهام به نام و نگاه دوبارهات
طيبه
شامانی
:: برچسبها:
طیبه شامانی ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
شعر درباره امام زمان ,
اشعار مذهبی ,
مهدی موعود ,
منجی ,
صاحب الزمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 300